نشست تخصصی الهدی با عنوان «چشم انداز ادبیات کودک در کشورهای عضو اکو» با سخنان دو تن از چهره های ادبیات کودک و نوجوان کشور و با حضور رئیس موسسه فرهنگی اکو، دبیر جشنواره تئاتر کودک و جمعی چند از فرهیختگان به میزبانی اکو برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی ـ هنری و انتشارات بین المللی الهدی، در این نشست که عصر روز سه شنبه چهارم شهریور در موسسه فرهنگی اکو در تهران برگزار شد، حمیدرضا شاه آبادی، نویسنده حوزه ادبیات نوجوان و مدیرعامل الهدی ابتدا به ارائه سخنانی درباره نقش کتاب های کودک در کشورهای عضو اکو پرداخت.
وی با اشاره به اینکه ابتدا باید مفهوم کودکی در ادبیات کودک را بدانیم و مفهوم پایه ای موضوع را بشناسیم، گفت: وقتی می گوییم کودکی کردن یا طی دوران کودکی، ملاک ما آن مفهوم ذهنی است که درباره کودکان داریم. کودکی، یک مفهوم ذهنی است، نه یک مفهوم قابل لمس و مشاهده. بنابراین وقتی درباره بعضی موضوعات صحبت می کنیم، بدون آن که نیازی به ارائه مصداق بیرونی داشته باشیم، منظورمان را به طرف مقابل منتقل می کنیم.
شاه آبادی آنگاه گفت: می شود کودک را یک موجود در حال رشد دانست. آنچه در حوزه ادبیات کودک در نظر داریم، تعریف جامعه شناختی کودک است و از این زاویه، کودک به کسی گفته می شود که تکلیف اجتماعی ندارد و قرار نیست کاری انجام دهد. بنابراین عصر کودکی، زمانی است که بر انسان تکلیفی متصور نیستیم. این در حالی است که در گذشته، گاهی بچه های کم تر از 5 سال مکلف بودند در جامعه کار کنند و دوران کودکی نداشتند.
وی اضافه کرد: با این وصف، در حال حاضر با افرادی در مرز 30 سالگی مواجهیم که ازدواج کرده اند، اما هزینه زندگیشان را خانواده هایشان تامین می کنند. بنابراین این افراد، غیرمکلف به شمار می روند.
نویسنده کتاب «لالایی برای دختر مرده» اظهار داشت: به تدریج و در پی بهتر شدن وضع اقتصادی و کم تر شدن سطح مشاغل اجتماعی، گروهی شکل گرفت که می توانست وقت خودش را صرف کودکی، بازی و تفریح کند. به این ترتیب دوران کودکی به وجود آمد.
این کارشناس تاریخ با برشمردن این دوران در کشور ما خاطرنشان کرد: این دوره در سال 1250 هجری شمسی و 1860 میلادی، در عصر مشروطه ایجاد شد. در این دوران، وضع اقتصادی مردم رفته رفته بهتر شد و توجه به کودکان افزایش یافت. بنابراین قشر کودک شکل گرفت و در پی آن، ادبیات کودک ایجاد شد.
وی تأکید کرد: کشور ما در حوزه ادبیات کودک، موقعیت بسیار ممتازی دارد و با هم افزایی با کشورهای عضو اکو، معدل ما نسبت به ادبیات کودک در شرق آسیا، بسیار بسیار بهتر و ممتازتر است.
شاه آبادی در پایان با بیان اینکه ادبیات کودک، زبان مشترک تمام ملل جهان است، کودکی در کشورهای مختلف و در زمان های گوناگون را دارای معانی مختلف دانست و افزود: حتی در یک شهر و در شمال یا جنوب آن، مناطق مختلفی وجود دارد که معانی کودکی ممکن است در آنها متفاوت باشد.
خاطره رحماندوست از تأثیرگذاری قصه «نخودی» در ایتالیا
مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسنده کودک و نوجوان به عنوان دیگر سخنران نشست «چشم انداز ادبیات کودک در کشورهای عضو اکو» گفت: حوزه فرهنگی مشترکی بین کشورهای عضو اکو وجود دارد؛ هرچند در این حوزه تفاوت هایی نیز مشاهده می شود. به طور مثال در ترکیه حدود 8 هزار واژه فارسی در زبان ترکی استانبولی داریم. به عنوان مثال، آنها به رنگ سیاه می گویند «سیاه»؛ در حالی که آذری های کشور خودمان به رنگ سیاه می گویند: «قره».
وی با اشاره به اینکه هنوز در ترکمنستان، مجلاتی وجود دارد که به دو زبان فارسی و ترکمنی منتشر می شوند، خاطرنشان کرد: ادبیات کودکانه در هر منطقه و در هر کشوری بی تردید از ادبیات عامیانه و ادبیات کلاسیک در آن نشأت گرفته است که این مورد، هم در بخش شفاهی و هم در بخش مکتوب صدق می کند.
این شاعر سرشناس کشورمان با اشاره به خاطره ای از خود در کشور ایتالیا گفت: در یک سفر چند روزه به اروپا، دلم حسابی برای بچه ها تنگ شده بود. از پنجره هتل محل اقامتم متوجه شدم که اتوبوسی توقف کرد و بچه های مدرسه از آن پیاده شدند. متوجه شدم که آنجا مدرسه است. به مدرسه رفتم و به مدیران آن گفتم که من شاعر بچه ها هستم و آمده ام تا دانش آموزان شما را از نزدیک ببینم و برایشان قصه بگویم. آنها، پدر یکی از بچه ها را که ایرانی بود، به مدرسه دعوت کردند. من قصه «نخودی» را برای بچه های ایتالیایی تعریف کردم و آن مرد ایرانی قصه را برای دانش آموزان مدرسه ترجمه می کرد. بچه های ایتالیایی آنقدر شیفته این قصه شدند که نمی توانم این استقبال را وصف کنم. پس ما حتی با کشورهایی که حوزه فرهنگی مشترکی هم نداریم، می توانیم با ادبیات کودک ارتباط بگیریم.
رحماندوست در ادامه این بحث گفت: حالا تصور کنید، زمانی که در حوزه فرهنگی مشترک قرار می گیریم هم در ادبیات کلاسیک و هم در ادبیات عامیانه با کشورهای عضو اکو مشترکاتی داریم. به عنوان مثال در ادبیات کلاسیک نمی توان گفت خواجه عبدالله انصاری، مولوی یا جامی متعلق به ایران هستند یا کشور دیگری. درباره مولوی هم نمی توانیم ادعا کنیم که او ایرانی است و اهل ترکیه نیست. دلیلی هم ندارد به این مسائل دامن بزنیم. بنابراین بهتر است بگوییم مولوی یک شخصیت جهانی تاثیرگذار بر تمام فرآیندهای فرهنگی در جهان و زبانش فارسی بوده است.
این مترجم ادبیات کودک اضافه کرد: ما در این 10 کشور عضو اکو باید مشترکاتمان را پیدا کنیم؛ مشترکاتی که تمام بچه های این کشورها را در آن جای دهیم. خواه ناخواه ما غم ها و شادی های مشترکی در ادبیات فولکلوریک این کشورها داریم که این مشترکات در ادبیات کلاسیک هم هست. مثلاً زمانی که رستم، پهلوان ایرانی، تبدیل به رستم دستان می شود، دیگر به هیچ کس تعلق ندارد و متعلق به بشریت است.
رحماندوست ادامه داد: همچنین در ادبیات عامیانه، موارد مشترکی داریم که مشابه آن در کشورهای دیگر نیز قابل مشاهده است. شاید بازنویسی ادبیات کلاسیک مشترک مانند نظامی و جامی برای بسیاری از 10 کشور مهم و قابل توجه باشد؛ زیرا می توان به این وسیله، ادبیات مشترک ایجاد کرد. البته چندان به ادبیات عامه مشترک توجه نشده است؛ در حالی که بیش تر ادبیات عامیانه ما در بین این 10 کشور، آشنا و مشترک است.
این شاعر نام آشنای کشورمان در پایان با ذکر خاطره ای از سفرش به چین گفت: در مسجدی در این کشور، روی کتیبه ای به زبان فارسی نوشته شده بود: «نماز صبح، دو رکعت». بقیه کتیبه شکسته و از بین رفته بود. من از یک چینی پرسیدم: این نوشته چیست و برای چه در اینجا نصب شده است؟ او گفت: این زبان دین است. بنابراین، زبان فارسی در گذشته چنین گستره ای داشته و از آن حتی در چین به عنوان زبان دین یاد می شده است.
در این نشست، محمدرضا حاج کریم جباری، معاون اجرایی موسسه فرهنگی اکو نیز به معرفی این موسسه از زمان شکل گیری و عضویت 4 کشور اصلی و 6 کشور ناظر اشاره کرد.
گفت وگوی پرفسور افتخار حسین، رئیس موسسه فرهنگی اکو و مصطفی رحماندوست به زبان انگلیسی و حضور پیام دهکردی، دبیر جشنواره تئاتر کودک، همچنین حضور محمدسرور رجایی، شاعر و نویسنده افغانستان و ورود او به بحث با سخنرانان از اتفاقات جالب این نشست یک ساعته بود.
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۴ , چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۳ | نام منبع: روابط عمومی الهدی